Saturday 27 September 2008

دست

- چه مرگته؟
: هیچی.
- دست از سر من بردار.
: ولی تو اول دستتو گذاشتی رو سرم.


3 comments:

  1. سلام دوست ناديده
    شعرها و داستان‌هاي كوتاه جالبي را در وبلاگت خواندم و لذت بردم. به خصوص از شعر پاها و داستان كوتاه "او" بسيار خوشم آمد. داستانت ساده و كوتاه و بدون حواشي بود با قوه تخيلي قوي.

    در مورد وبلاگت به نظرم اگر آن را به بلاگفا تبديل كني، بهتر خواهد بود. دسترسي به ان آسانتر است و پيام ماندن نيز راحت تر است براي خوانندگان.

    من هم گاهي چيزهايي مي‌نويسم
    اگر مايل بودي به ايميلم بنويس
    ( بدون اجازه ايميل شما را اد كردم(
    شادزي و كام خوش

    ReplyDelete
  2. سلام دوست عزیز
    از نظرت ممنونم
    دلم می خواد باهات تماس بگیرم.
    ولی ایمیلتو ندارم.
    abdolhamidhaery@yahoo.com
    منتظرت هستم.

    ReplyDelete
  3. I'm just thinking these days when someone asks somebody else: "how are you?" the other person, although answers: "just fine" he means: "what's wrong with you?"

    ReplyDelete